دل نوشته
NAVID ALKA
 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:"تلخ"شیرین"اما"دوس داشتن", :: 22:46 ::  نويسنده : نوید

شیرین ترین جمله :
... اما دوستت دارم
تلخ ترین جمله :
دوستت دارم اما ...

چه رسم تلخی است!
محبتت را می گذارند پای احتیاجت
صداقتت را می گذارند پای ساده بودنت
سکوتت را می گذارند پای نفهمیدنت
نگرانی ات را می گذارند پای تنهاییت
و وفاداری ات را می گذارند پای بی کسی ات
و آنقدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود که
تنها ، بی کس و محتاجی ... !!!

یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:"من"تو"پارادوکس", :: 22:41 ::  نويسنده : نوید

“ مـنـے” که . .
کـنـارش “ تـــــــــو ” نـبـاشـد . .
بـزرگـتـریـن پـارادوکـس دنـیـاسـت .../.

یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:"دوس داشتن"مرسی", :: 22:40 ::  نويسنده : نوید

دوستش دارم !

ولی می ترسم بگویم...

می ترسم بگویم و بگوید: مرسی !!

پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:"بهونه"نفس کشیدن", :: 23:49 ::  نويسنده : نوید

زنـــدگی بهانه استـــ
من هوا را به امید
همنفسی
با تو
تنفس می کنم



پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:"بیخودی"دوس نداشتن"خیال", :: 23:44 ::  نويسنده : نوید

بــیخـودی فـکـر میکنم یه روز از راه میرســی
\\
دوباره میبینمـت تـوی اوج بی کـسـی
//
بیخودی منتظرت لب جاده میشینم
\\
بیخودی هر ثانیه تورو از دور میبینم
//
بیخودی دلم خوشه به دوباره دیدنت
\\
ساعتو کوک میکنم لحظه ی رسیدنت
//
بیخودی حروم میشن لحظه هام به پای تو
\\
توکه دوسـتـم نـداری از خـیـال مـــن بـــــــــرو

پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:"تنها"غرور", :: 22:58 ::  نويسنده : نوید

نمیدونم چرا بازم با یادت خیلی دلگیرم
هنوزم وقت دلتنگی توی آغوش تو گیرم
نمیذارم که این دوری بلای جون ماباشه
اگه حتی تو این دنیا وجودت مثل رویا شه
دوباره بغض این روزام می باره هرشب از چشمام
غرورت هر دومونو کشت تو میدونستی من تنهام
نمیخام باورم باشه یه روزی مثل من بودی
یه روزی هر چی خوبی بود تو دادی دست نابودی
نه از تنهاییی میترسم نه از حرفای تکراری
کی میدونه شاید امشــــــــــــــــــــــــــــــــب
توهم تا صبح بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداری

شنبه 22 مهر 1391برچسب:"عشق"زیاد"دیوانه"بی منطق", :: 17:32 ::  نويسنده : نوید

از عشق زیاد گاهی انقدر دیوانه می شوم که دل آن کسی را که دوست ترینش دارم بی دلیل می شکنم.بی منطق است!
 

خب عاشق که منطق سرش نمی شود.

شنبه 22 مهر 1391برچسب:"عاشق"زن"مرد"خدا"عشق"جنسیت"یک بار", :: 17:28 ::  نويسنده : نوید

جمعه 21 مهر 1391برچسب:"بوسیدن"اغوش"درک"تصور"عشق", :: 9:53 ::  نويسنده : نوید

جمعه 21 مهر 1391برچسب:دوست"مرگ"دیرکردن"خاک", :: 9:24 ::  نويسنده : نوید

ای خداااا...

 

جمعه 21 مهر 1391برچسب:"قسم"نامردی"خیانت"تنهایی", :: 9:7 ::  نويسنده : نوید

قسم به اون پسری که عشقش جلو چشمش اتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود گفت:ببخشید عزیزم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود…قسم به اون دختری که با وعده ی ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیقش دید…قسم به اون پسری که با گوشی رفیقش به عشقش زنگ زد اما از فرداش شماره همون رفیقشو تو اینباکس اس ام اس های عشقش دید…قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه…و قسم به اون جفتی که اولین شب بعد از جدایی رو دارن تنهایی با چشم خیس تو اتاق تاریک و خالی از هم سحر میکنن…"اینجا زمین است مطمئن باش یه روز دوباره همدیگرو میبی

 

29 اكتبر روز جهاني كوروش بزرگ ابرمرد تاریخ و روزي به افتخار ايرانيان می باشد

۷ آبان ماه مطابق با بيست و نهم اكتبر روز جهاني كوروش بزرگ نام گذاري شده است كه از دير باز پارسيان، يهوديان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترك المنافع آن را گرامي مي دارند و رعايت مي كنند.

اين روز به مناسبت تكميل تصرف امپراتوري بابل به دست ارتش ايران (اكتبر سال ۵۳۹ پيش از ميلاد) و پايان دوران ستمگري در دنياي باستان برقرار شده است . ۲۵۴۴ سال پيش در همين ماه اعلاميه تاريخي كوروش بزرگ در زمينه حقوق افراد و ملل انتشار يافته بود كه نخستين سنگ بناي يك دولت مشترك المنافع جهاني و هر سازمان بين المللي بشمار مي آيد.

"پس بیاییم این روز را از این پس هر سال با شکوه تر از سال پیش گرامی
بداریم."

اینم از متن منشور کوروش بزرگ هخامنشی پدر ایران زمین و بزرگ جهان:


منم كـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَد، شاه چهار گوشه جهان.

پسر كمبوجیه، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نوه كورش، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ، شاه اَنشان.

از دودمـانی ‌كـه ‌همیشه شـاه بـوده‌اند و فـرمانـروایی‌اش را «بِل/ بعل» و «نَـبـو» گرامی می‌دارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم؛

همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوك دل‌های پاك مردم بابـل را متوجه من كرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.

وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تكان داد … من برای صلح كوشیدم. نَـبونید، مردم درمانده بابل را به بردگی كشیده بود، كاری كه در خور شأن آنان نبود.

من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند. مَـردوك از كردار نیك من خشنود شد.

او بر من، كورش، كه ستایشگر او هستم، بر پسر من «كمبوجیه» و همچنین بر همه سپاهیان من،

بركت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مَردوك همه شاهانی كه بر اورنگ پادشاهی نشسته‌اند؛

و همه پادشاهان سرزمین‌های جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا خلیج فارس)، همه مردم سرزمین‌های دوردست، همه پادشاهان «آموری»، همه چادرنشینان،

مـرا خـراج گذاردند و در بـابـل بر من بـوسـه زدنـد. از ... تا «آشـــور» و «شوش».

من شهرهای «آگادِه»، «اِشنونا»، «زَمبان»، «مِتورنو»، «دیر»، سرزمین «گوتیان» و شهرهای كهن آنسوی «دجله» كه ویران شده بود را از نو ساختم.

فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.

همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوك به شادی و خرمی،

به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. با شد كه دل‌ها شاد گردد. باشد، خدایانی كه آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم،

هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. باشد كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. باشد كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘ به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی می‌دارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’

بی‌گمان در روزهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و
من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم.

 

پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:همه ی دنیا"تو"رفتنن", :: 11:2 ::  نويسنده : نوید

رفتنت نمکی بود بر همه ی زخمم هایم
من از همه ی دنیا یکی تورا داشتم یکی خدا را
از سر کوفت هایی که شنیدم بگویم؟
میگویند کجاست انکه بر سینه میزدی سنگش
میگویند الان با دیگریست
برگــــــرد و همه ی دنیا را غافلــگیــــر کن ،
من حتـــــی با خـــدا هم شـــرط بستـــم .

پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:"حقیقت"کنجکاوی"به من جه"اشکالی نداره", :: 10:43 ::  نويسنده : نوید

همیشه یک ذره حقیقت پشت هر”فقط یه شوخی بود” هست
یک کم کنجکاوی پشت “همین طوری پرسیدم” هست
قدری احساسات پشت “به من چه اصلا” هست
مقداری خرد پشت “چه میدونم” هست
و اندکی درد پشت “اشکالی نداره” هست

سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:"یادگاری"تنهایی"دیوار"غم", :: 20:27 ::  نويسنده : نوید

ما رو باش رو دیوار کی یادگاری نوشته بودیم

ما رو باش رو دیوار کی یادگاری نوشته بودیم....

درباره وبلاگ

باشه تو بردى و اينا برات افتخارن.... تو ختم عالمى و منم اند خامم؟ فک نکنى اهل جبران يا انتقامم! خودم بايد دقت ميکردم تو انتخابم....
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشته و آدرس navid-alka.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان